تا قبل از تعریف حسابداری از سوی انجمن حسابداران رسمی امریکا(AICPA) در سال 1953، هیچ مرجع رسمی تعریفی از این رشته انجام نداده بود:
حسابداری عبارت است از هنر ثبت، طبقه بندی و تلخیص رویدادهای مالی یک موسسه، با حداقل یک مشخصه مالی در قالب واحد پولی و تفسیر نتایج حاصل از بررسی این ارقام.
این تعریف اگر چه توضیح ناقصی از حسابداری ارائه می کرد اما به خاطر اینکه تا پیش از آن، حسابداری معادل دفترداری (BOOK KEEPING) در نظر گرفته می شد، باعث
شد نگاه مکانیکی حاکم بر این رشته، کمی تغییر کند.
با وجود اینکه در صفحه نخست همه کتب اصول حسابداری، همین تعریف بیان شده است، نقد هایی به این تعریف وارد است:
- حسابداری به عنوان هنر در نظر گرفته شده، در صورتیکه به سختی می توان آن را در زمره هنر به حساب اورد.
- عدم تعریف تعامل حسابداری با محیط .
در سال 1966 ، انجمن حسابداری امریکا(AAA)، در بیانیه بنیادی تئوری حسابداری(ASOBAT) تعریف دیگری از حسابداری را ارائه نمود که جنبه های دیگر حسابداری را نیز پوشش داده است:
فرایند شناسایی، اندازه گیری و مخابره اطلاعات اقتصادی که امکان انجام قضاوت ها و اتخاذ تصمیمات توسط استفاده کنندگان از این اطلاعات را فراهم آورد.
این اولین تعریف USER APPROCH از حسابداری در قرن بیستم بود. جایی که به ابعاد دیگر این حوزه نیز توجه شده است: استفاده کنندگان اطلاعات مالی.
توجه به اینکه حسابداری هم مانند سایر رشته ها و حوزه های دیگر، از یک سو خود اجزای زیادی- دارد و از سوی دیگر خود عضو کوچکی از یک سیستم بزرگتر است، در مسیر شناخت این حوزه به ما کمک می کند.
حسابداری یکی از اجزای سیستم اقتصادی است. در تعریف سیستم داریم :